دختر شرقی باران

همینم که هستم ولی با تو.. ❤

دختر شرقی باران

همینم که هستم ولی با تو.. ❤

اینجا یه وبلاگ شخصیه
دیدم چند نفری عکسی که من حواسم نبوده و رمزی نکردم کپی کردن
کپی بر داری از این وب نارضاتی منو به همراش داره
لطفا اسب سواری رو مخ نکنید
با تشکر
پونه جان

۱۹
آبان ۹۴

فقط چند روز دیگه یعنی بیست و پنج آبان سالگرد اشناییمونه :))

نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت

اوضاع با مسعود خوبه خیلی تازگیا دوسش دارم دلتنگشم و از این بابت خدا رو شکر

ولی نمیفهمم چرا همه چی گره خورده تو هم

مسعود تمام کارایی ک میخواست اثجام بده کنسل شد موند رو هوا

بابامم گفت عروسی و میندازیم عقب

تمام برنامه هام بهم ریخت 

خدایا شکرت :(

مسعود خیلی داغونه هرشب سر درد داره ولی باز کلی میگه میخنده باهام

شبا خوابش نمیبره یعنی داغونه

نمیدونم دلیلش چیه که خدا اینکارو میکنه!!!!

ب قول دوستم نمیدونم چرا همه چی به تو که میرسه قاطی پاتی میشه

میدونم که حالا حالا ها نمیاد اما واقعا دلم براش تنگ شده

پنج ماهه ندیدمش :|

پنج ماه اونم تو دوره نامزدی

اصلا نیستم شنبه صبح کلاس بعدظهر وزنه یک شنبه صبح تا غروب دانشگاه غروب تمرین

دوشنبه صبح کلاس غروب تمرین

سه شنبه صبح تربیت غروب باشگاه 

چهارشنبه صبح کلاس غروب وزنه

پنج شنبه تمرین:/

جمعه هم از ساعت هشت صبح تا هشت غروب درس خوندن :|

حالا دلیل داره ها

دو تا مسابقات تو راهه هم دست یک هم مسابقات دانشگاه 

دارم حسابی تلاش میکنم درسمم خیلی مهم برام دو تا امتحلوان و حتما باید بدم

یعنی اگه ندم بدبختم چون چند واحده ک همه رو پاس کردم فقط اسن آخری مونده چون چارت عوض شده اگه این ترم پاس نکنمشون دوباره همه رو از اول تو ی ترم باید پاس کنم :|

همین الان مسعود زنگ زد

گفت نیم فصل میام پیشت.....

نیم فضلی که ازش حرف میزنه من نیستم......

بغض تمام وجودم و گرفته.....

کاش بتونم یکم نفس بکشم این روزا خیلی میخندم خیلی شادم

اما خدا کنه هیچکس وارد تنهاییام نشه...

خیلی حرف داشتم بزنم اما همش پرید از ذهنم.....

تا بعد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۹
الوچه بانو

نظرات  (۲۴)

ا ِ ـی جآن عزیزم..
خیلی خوشحالم که رآبطَتون دوبآره اوکی شُده ُ آرومین بآهم...
مَرد ِتو با صَبوری و رنونگیآت آروم و امیدوار کن..
انشالله که زود ِ زود این روزآی ِ سختتون تموم میشن و گره از تمآم ِ مشکلاتتون باز میشه :)

+ اووووووو..چقد تو شلوغـی دُخمل !! خُدا موفقت کنه و پشت ُ پنآهت باشه..
انشالله زود ِ زود چشم تو چشم شـی بآ عشقت :-*
پونه خانومیییییی اینقد به خودت سخت نگیر آجی فک کن که اوضاع ازین بدترم میشد اما خدا دوستتون داشته  نذاشته


مهربونم غصه نخور ایشالله زودی همه چی درس میشه و با آقاتون همو میبینین
پاسخ:
:|
عزیزدلم..
۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۴:۰۱ خانوم خونه
سلام عزیزم...
قربونت بشم خدا رو شکر که میخندین...
اصلا باید با مشکلا کنار بیاین تا حل بشه خانومی...
ان شالله موفق بشی هم توو درس هم مسابقه...
کامنتت بهم نرسیده عزیزم
ـی ِ ♥ ِ گُنده :*
منو از لینکات حذف کردی؟

خب خودت برو پیش مسعود دو سه روز برو برگرد
پاسخ:
عزیزم آدرس وبلاگتو اشتباه مینویسی اصلا نمیتونم برم 
کسی و لینک نکردم هانومی هرکی مباد نظر میده میرم پیشش
چرا وقتی اون ب خودش زخمت نمیده واسه دیدنم وقت بذاره من اینکار و کنم؟؟؟؟
بعدم ما نامزدیم شکل قشنگی نداره برم اونجا بمونم عزیز دلم بابا مامانم خوششون نمیاد :*
فکر کنم منم تا پنج ماه دیه نتونم اقامو ببینم
چقد دوری سخته پونه
۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۳:۰۶ عمادوسوگندش
سلاااااااااااااام اوووووووووف خیلی مشکل داشتم تازه یکم دارم نفس میکشم بخدا.ببخش ک نمیومدم وبت .
عزییییییییزم خیلی خوبه ک سرت شلوغه حداقل تنهاییو کمتر حس میکنی
بخدا منم مثه توام ینی تا میام یذره احساس خوشحالیو ارامش کنم یهو تو
زندگیم انگار گردباد میاد همه چی میریزه بهم اما میدونی به این اعتقاد دارم ک یروزه خوب میاد بالاخره میاد.
زندگی سخته اما تو باید ازون سختر باشی.
اجی دعا کن ببینمش زودتر.دلم براش یذره شده
۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۷:۵۶ اسمون ما دوتا
اجی ایشالا اقاییت میاد 
ولی خوبه که سرت گرمه و کمتر دوریش اذیتت میکنه عزیزم 
آجی ماشاءالله چقدر برنامت پره !!
خسته نمیشی؟؟؟ من اگه روزی یک یاعت برم بیرون وقتی برسم خونه 5 ساعت میخوابم تا جبران بشه!:دی
عزیزم من تو این یک سال و سه ماهی ک عقد بودم متوجه شدم خیلی اتفاقا یه حکمتی داره! ما قرار بود تابستون عروسی کنیم و کلی دلخوش بودم اما یهو شد عید! عوضش میریم تو خونه خودمون... و خیلی چیزای دیگه، واسه شما هم حکمت قشنگی داره ک ازش بی خبری:)
5 ماه خیلیه!!:(:(:(:(  نمیدونم چی بگم...
پاسخ:
چی بگم ابجی:)
از عقب افتادن عروسی ناراحت نیستم فدات شم :(
رااستی آجی من رمز ندارماا!
رمز قبلیت اشتباهه:(:(
پونه نازنینم سلام
قربون تو اون دل نی قرارتبشم. عزیزدلم به این فکر که همه اینها حتما و حتما بی حکمت نیستن. باور داشته باش هیج کسی همیشه بذشانسی نمیاره. به روزهای خوب آینده ت هم فکر کن و به دلت آرامش بده 
پونه جونم رمزت رو عوض کردی؟
نتونستم مطلب آخرت رو بخونم 
عزیزم چه تفاهمی....دقیقا مامان بابای منم بدشون میاد....


پلیز رمز
من رمز جدیدتُ ندارم که! 
۲۳ آبان ۹۴ ، ۰۱:۵۹ دختر همساده
فدات بشم من الان اینو خوندم..
رمز جدید اگه موردی نداشت بده :(
ماشالله پونه وقت سر خاروندن نداری من جای تو بودم دوام نمیاوردم
انشالله مسابقه هم میبرین
پاسخ:
عزیز دلمی تو پریساا ❤
پونه جون رمز ندارم لطفا
۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۷:۲۹ زهرای سعید
خداروشکر که با هم خوبین . ایشالا مشکلاتتون حل بشه هرچه زودتر
 
۲۴ آبان ۹۴ ، ۱۶:۲۴ گــُلـــ✿ــ صَحرایــــی
اینا رو ولش میگذره...در فکر شیرینی فردا باش
عشقتون پایدار
سلام عزیزم...
خوبی؟؟
ببخشید ک انقد دیرمیام،هرچی رو وبت کلیک میکردم باز نمیشد..نمیدونم چرا؟؟
عزیزم غصه نخور همه چیز درست میشه...
عزیزم انشالله خیلی زود همو میبینید...
خب انقد خودتو درگیر کار و درس نکن یکم ب فکر شوهرت باش...
عزیزم انشالله کارا راستو ریست میشه...بخدا ماهم همه این مشکلاتو داشتیم...
یکم تحمل کن...[بوسه]
موفق باشی...
سلام پونه جونم...خوبی خواهری...ببخشید دیر اومدم دیدنت....گلم وای چه طاقتی داری پنج ماه خیلی زیاد....که همو ندیدید......خیلی سخت......پونه خیلی از هم دورین مگه؟؟؟؟؟
امیدوارم خداوند هرچه زودتر مراد دلت رو بده....زندگیت اروم بشه.....همه چیت درست بشه...عروسی بگیری...و یه روزی به این روزای تلخت بخندی.....
قربون دلت برم.....برا منم دعا کن خانومی......
اپم اجی نازم
پاسخ:
اومدم عزیزم نظرم گراشتم ک :|

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی